
دلم عجيب براي نوشتن تنگ شده است
اما بهانه اي نمي بيند قلمم
پر جوهر باز بدون حرفي بر كاغذ نقش يك سياه مشق مي زند
سياه مشق نام تو
پرسه ي جوهري بر كاغذ عريان دلم اين شب آرام آرام چشمانم را تر مي كند
اي كاش آغوشت روزي ...لحظه اي ....دقيقه اي .....مال ِ ..... نه! اشتباه جوهر چكيد انگار....
باز در ميان واژگان خطاطي شده ي غريب و بيگانه گمنام مي شود نام ِ من
كَم كَمك اين ترانه غرق مي شود ...دانه دانه
نقطه مي چينم ، تا راه بازگشت به تو هميشه برايم باز باشد
اما در اين سياه مشق حتي نقطه ها را هم پيدا نمي كنم
سياه مشق تنها سياه مشق است
انگار حتي ارزش نقل قول هم ندارد
س ي ا ه
نقش نام تو بر كاغذ دلم
گاهي حتي نامت
سياه مي كند نقش سفيد كاغذ دلم را
اما اين قلم هنوز پر جوهر
سياه مي كند
با نام تو
ذهن من را
بانوي غم
(spring 88)
***
پاسخ دادنحذفاول
داشته باش منو ، الان می خونم !
***
Elham
***
***
پاسخ دادنحذفناچشیده جرعه ای از جام او
عشقبازی می کنم با "نام" او
...................................
دختر چرا اینقدر قشنگ می نویسی ؟
***
Elham
***
بعد التحریر : ایشالا هرچی قلمتو بتراشی دراز تر بشه ، هرچیم غم هاتو بنویسی کوتاه تر بشه !
امان از...
پاسخ دادنحذفامان از تو
پاسخ دادنحذفزیبا بود ، هم نوشته .. هم خوشنویسی ...
پاسخ دادنحذفموفق باشید و همیشه این چنین زیبا ..
فرشاد
زیبا بود عزیزم
پاسخ دادنحذفبه خصوص :
"گاهي حتي نامت
سياه مي كند نقش سفيد كاغذ دلم را"...
حرف نداشت
اي كاش آغوشت روزي ...لحظه اي ....دقيقه اي .....مال ِ ..... نه! اشتباه جوهر چكيد انگار....
پاسخ دادنحذفزیبا بود
موقق باشی
اي كاش آغوشت روزي ...لحظه اي ....دقيقه اي .....مال ِ ..... نه! اشتباه جوهر چكيد انگار....
پاسخ دادنحذفزیبا بود
موفق باشی
yadamkon
مراقب نقش سفيد كاغذ دلت باش
پاسخ دادنحذفاگه حواست نباشه روزی میرسه که
جایی برای حک کردن هیچ اسمی توش باقی نمیمونه
موفق باشی
زیبا بود و غیر قابل وصف ....
پاسخ دادنحذفدرود بر دوست عزیز
پاسخ دادنحذفبا مطلبی به عنوان "اصلاحات مظلوم" پیرامون مشکلات اصلاحات بروز خستم.
منتظر حضور و نظر محترم شما.
سپاس گزار ، فرشاد
www.paknewis.blogspot.com
***
پاسخ دادنحذفطبق معمول من اومدم حاضری بزنم برم !!!
***
Elham
***
چشم هایم را می بندم ظاهر می شوی. پشتِ پلک هام مگر اتاقِ ظهورِ عکس های توست؟
پاسخ دادنحذففدای مهربونیات عزیزم
پاسخ دادنحذفلعنت به تو .
پاسخ دادنحذفنفرین به تو
... بی ...
چرا نمی خوای بفهمی تو ؟
حالا بعدا می گردم یه شخص مناسب واسه این تو پیدا می کنم...
زیبا بود ممنون
پاسخ دادنحذفاقا یا خانوم خاک چرا با بانو این طوری
پاسخ دادنحذفحرف میزنید!!!
هیچ کس حق توهین به احساسات بانو رو نداره!
لطا طرز صحبت کردنتونو با ایشون عوض کنید
ببخشید واقعا، اصلا قصد توهین نداشتم . فکر نمی کردم یه تیکه از تته پته های سررسیدم اینطور بازخورد داشته باشه .
پاسخ دادنحذفتو کامنت های قبلیم برای هر موضوعی که ایشون گذاشتن من هم با همون موضوع یه چیزی نوشتم . این پست هم موضوعش "تو" بود منم بر همون اساس یه چیزی نوشتم .
از بانو هم صمیمانه طلب بخشش می کنم . امیدوارم که جو صمیمی و شاعرانه این بلاگ رو بهم نریخته باشم .
دوست عزيز ناشناسم ممنون از لطفت عزيزم
پاسخ دادنحذفو در باب جناب خاك / شايد هم سركار خاك...از اينكه هميشه سر مي زنيد ممنونم
كاش خودتونو معرفي مي كرديد
متوجه شدم كه اين كامنت اين دفعه تون هم يه حس نوشته است
اين تو شايد هيچ كس خاصي نباشه توي نوشته هاي من
شايد هم مخاطب خاص باشه
خودم هم گاهي نمي دونم
.
.
.
آه از اين زندگي
ممنون از توضیحات هر دو
پاسخ دادنحذفهم از بانو دوست عزیز
و هم از شما که امیدوارم جناب خاک شما هم روزی دوستی عزیز باشید!
از آقا یا خانومه ناشناس ممنونم. روزگاری بودم ولی کاری کردم که دیگه نباشم.
پاسخ دادنحذفخطاب به بانو :>> تو خط آخر نوشته، نوشته شده : بعدا می گردم و یه شخص مناسب برای این (تو) پیدا می کنم...
جناب خاک
پاسخ دادنحذفمنظورم این بود که امیدوارم روزی دوستی خوب برای من باشید هم چون بانو!
وگرنه من خودم هم شک دارم که برای بانو دوست خوبی باشم!
ولی از این مطمئنم که بانو برای من دوست خیلی خوب وعزیزی هستش !!!
گاهي حتي نامت
پاسخ دادنحذفسياه ميكند كاغذ سفيد قلبم را
دوسش دارم ساراي نازنين
مثه هميشه زيبا و پر احساس