۱۳۹۰ تیر ۹, پنجشنبه

شنبه هاي انتظار




جمعه ها منتظرش نمي مانم
اين جمعه هاي طلسم شده همه چشم به راهند
و
بازي انتظار و عشوه
هميشه بر پاست
او شنبه ها راهي مي شود
و
شايد يكشنبه ها برسد...
***
بانو نوشت : اين امتحاناي لعنتي كي تموم مي شن ، دلم براي تابستون ِ تنگ شده ....مرداد ماه زودتر بيا ....
عكس نوشت : دلش برا عكاسي يه ذره شده ، دوربين و برداري ، قدم زنان از بچه گربه ها عكس بگيري تا پيرزني كه نوه اش رو آوارده پارك تا .....
फ**क: زندگي ِ سگي


۱۳۹۰ تیر ۱, چهارشنبه

اندكي صـــــــــــ بــــــــــ ر



اندكي صبر
نخواهم كرد
سحرگاه عاشق شده است
و چشمانش را به باد سپرده
*
و انتظار ِ من كمانه كرده از فرط خستگي
*
آزاد مي شوي روزي ، گويي
و فرياد خواهي زد
سحر گاهان خفتگانند