۱۳۹۰ آذر ۴, جمعه

مكث هايم ....



مكث
را با گريه هاي شبانه ام امشب ترك مي گويم ....
دلتنگ مي شوم براي سكوت ها و مكث هاي بي وقفه ي شماهايي كه كنارم ايستاديد تا بتوانم نفس تازه كنم براي بودن
دلتنگ مي شم براي دستان تك تكتان
دلتنگ مي شوم براي با شما بودن .....
مكث كرديم ...بياييم لحظه اي بنشينيم و به دوست داشتن ها و بودن هاي كنار هم فكر كنيم .....
مكث ....هايم بند آمد تو بنويس
.
.
.
90.08.03

بانو نوشت : جشنواره ام تموم شد :(( چقدر دلم براي اون روزاي پر استرس و خسته تنگ شده ، همه ي اون خستگي هاشو دوست دارم....
تشكر نوشت : ممنونم از همه ي ادمايي كه كنار بودن كم يا زياد ، همه جوره كمك كردن ، و ممنونم از كسايي كه جلو پام سنگ انداختن ، تا استوار تر گام بردارم ....مطمئن باشيد من نمي شكنم ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر