۱۳۹۱ مرداد ۹, دوشنبه

من يه يك متولد خردادم !



من آدمي ام كه خيلي اعتقاد به طالع بيني و كف بيني و فال قهوه و تفاله چايي و ... ندارم ، نهايت چيزي كه قبولش دارم فال ِ حافظ ِ اونم نه اين تفسير هاي مسخره اي كه از اين دست فروشا مي خريم كه تو همشون مي گه سفر در پيش ِ از ياد دوستان و خانواده غافل نباش ، با خدا باش ! اين در حالي ِ كه مثلا تازه از سفر اومدي و داري با دوستات مي ري بيرون !! ديگه چه ياد دوستان و سفري ؟ 
بيشتر هدف خريدن فال حافظ ها از دست فروشا اينه كه همون لحظه يه بيت شعر بخونم و به يه بچه ي دست فروش هم كمكي كرده باشم ! ولي در كل اعتقاد به سرنوشت ِ مكتوبي كه بهش مي گن فال در من خيلي ضعيفه !
حالا از اين مقدمه بگذريم ، ديروز بنا به قولي كه به يكي از آشنايانم دادم براش با وسواس از كتاب فروشي هاي انقلاب يه كتاب طالع بيني خريدم ، هر چند بگم كه پيش از خريد كلي تحقيق كردم ببينم كدوم نوعش - هندي ، چيني ، خورشيدي ،و.. - واقعي تره !
و در نهايت يه كتاب جامع با عنوان دايرة المعارف طالع بيني با قيمتي گزاف خريدم !
از اونجا كه كنجكاوي در مطالعه از ويژگي هاي من ِ هر نوع كتابي كه باشه بايد يواشكي چند خطشو بخونم ، امروز بعد از كلي دوندگي اداري خسته خودم و پرتاب كردم روي تختم و كتاب و باز كردم و رفتم سر وقت فهرستش !
چيزاي جالبي داشت كه قطعا براي رفع كنجكاوي خوبه مث : " سياره ي خرداد ، زن ي خرداد ، پيوند زناشويي خرداد ، بچه ي خرداد - فك كن بچه ام هم خردادي بشه بيچاره اش مي كنم :)) - سنگ ِ شفابخش خرداد - يعني مريض شيم اين سنگه رو بگيريم دستمون خوب مي شيم !!‌:دي - و ... 
با عجله اي وصف ناپذير صفحه ي 127 رو باز كردم ! متولد خرداد ... 
اولاش خيلي كليشه ازمون تعريف كرده بود شك ندارم مال ماه هاي ديگه هم همين مدلي تعريف كرده ! ولي همينجوري كه پيش مي رفتم چيزاي جالب تري داشت و شايد خنده دار گاهي مثلا : " بعضي اعتقاد دارند متولدين خرداد تلفن به دست به دنيا آمده اند ." اين ازون جمله هاي بي نهايت خنده دار بود كه باعث شد بلند بلند بخندم شايد براتون جالب نباشه ولي يه خردادي مث من مي فهمه اين جمله رو :))
يه توصيف خوب ديگه هم داشت : " اگر دوست متولد خرداد داشته باشيد ، احتمالا تا حالا ديگر بايد به يكي از عادت هاي او عادت كرده باشيد ، مثلا پيشنهاد مي كند سينما برويد ، ولي شما كه خسته هستيد و دلتان مي خواهد به خانه برويد ، پيشنهاد او را مودبانه و با تشكر رد مي كنيد ، ولي او رهايتان نمي كند و با شما به بحث مي پردازد و تند تند حرف مي زند و بلاخره با لبخند هاي خود شما را راضي مي كند كه به سينما برويد. بعد با شما قرار مي گذارد و مي گويد بايد قبلن يك كاري انجام دهد و ديرتر مي رسد. بعد شما به موقع سر قرار مي رسيد و او نيم ساعت بعد نفس نفس زنان از راه مي رسد. مي دانيد چه مي گويد ؟ بله ، او خسته است و نظرش عوض شده است . بعد تصميم مي گيريد كه فردا با هم به سينما برويد . در هر حال نمي توانيد در برابر جذابيت او مقاومت كنيد . او را به خاطر بد قولي امروزش بخشيد و قرار فردا را مي گذاريد . اما فردا هم دوباره همين كار را تكرار مي كند . اگر ناراحت نمي شويد بايد بگويم حقتان است چون نبايد دوباره فريب او را مي خورديد ."
راستش من تا حالا ازين فريب ها نزدم به عنوان متولد خرداد ولي به اين وجه وجودم پي بردم كه با جذابيت هام !!!! مي تونم فريب بدم :)))
در ادامه در مورد اعتقاداتمون ! توضيح داده و باز به يه جمله ي كليدي رسيدم تو اين كتاب ِ : " آن ها نيازي به اين توصيه ي وكلا نيازي ندارند كه مي گويند (( هر چير دلت مي خواد به زبان بياور ، ولي جايي ننويس )) ، چون آن ها مادرزاد همين گونه به دنيا آمده اند ." 
:))) اين هم بهش توجه كنيد يه وقت از خردادي جماعت ركب نخوريد : " اگر از او مچ گيري كنيد ، آن قدر سريع موضوع را عوض مي كند كه نهايتا شما محكوم مي شويد ."
و يه چيزي كه شديدا بهش رسيدم در عمل : " هنگامي كه عميقا به دنبال علت بي حوصلگي متولد خرداد بگرديد در مي يابيد كه او هميشه در پي هدفي است ولي مشكل اساسي او اين است كه گاهي هدف را نمي شناسد . "
و... 
در كل كتاب جالبي بود و از اين كه يك ساعت و نيم ازم وقت گرفت تا بخش خردادشو بخونم اصلن پشيمون نيستم ، اما يه نكته يادتون نره همه ي ويژگي هايي كه براي يه خردادي هر جا ذكر مي شه صد در صد مي تونه غلط باشه چون آدماي پيش بيني نشده اي هستيم و به همان سرعتي كه لباس ، شغل و يا حتي " عشق " عوض مي كنيم مي تونيم خودمونو هم عوض كنيم بي آنكه اثري از اون آدم اول باقي بمونه !
91.05.09
بانوي غم 
*
ر.ج : دايرة المعارف طالع بيني / نشر بهزاد 
بانو نوشت : گاهي خوبه جاي نوشتن كلماتي موزون كه ازشون به عنوان شعر و شايد نثر مسجع ياد مي شه، فقط نوشت ، مث تجربه ي كتاب خواني ، تجربه ي فيلم ديدن ، تجربه ي گوش داده به يه موزيك و .... هزاران تجربه كه گاهي بعضي هاشونو بايد نوشت و بعد انداختشون دور ! اما بايد " نوشت " .
براي سفارت سوئيس نوشت : مرض داريد اخه وقت مصاحبه  رو يه روز ديگه مي ديد ! خب استرس بيجا چرا مي ديد آخه !؟
براي مخاطبان نوشت : يادم ِ يه زماني يه دوستي داشتم مي گفت وبلاگ نويس جماعت انرژي شو از كامنتاش مي گيره و من هميشه بهش مي گفتم برو بابا وبلاگ نويس واسه خودش مي نويسه نه مخاطب ! اما الان معتقدم گاهي يه چيزي لا به لاي نوشته هات واسه مخاطبي جا مي ذاري كه بايد ببينه و بايد بفهمي كه ديده پس بايد كامنت بذاره تا انرژي بگيري ! - هر چند خردادي جماعت به چيزي صد در صد معتقد نيست :)) -
اعتراف نوشت : من هميشه دوست داشتم يه متولد خرداد باشم هميشه <3

۲ نظر:

  1. دم هرچی متولد خرداده گرمممممممممممممممممم
    نمی دونم به خاطر ارادته یا فضولیه یا ... احتمالا نثرت خوبه که هرچی می نویسی تا آخرش رو کامل میخونم... بازم این مدلی بنویس...
    سفارت سوئیس نوشت :))))))))
    منم اگه 11 بار دیگه متولد بشم...بازم دوست دارم خردادی باشم :)

    پاسخحذف
  2. فقط یه متولد خرداد می فهمه چی نوشتی:)

    پاسخحذف