۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

دلتنگ ِ انكار ِ تو


باران مي بارد امشب
آسمان باز مي گريد از براي تو
چشمان من نيز سال هاست خيس باران است
دلتنگم
براي تو...
براي تويي كه انكارم كردي روزي
اما من همچنان تو را مي پرستم!
آرام آرام زمان گذر مي كند از كوچه پس كوچه هاي قلب ِ من اما
تو نيز مي دانم
گذر زمان تو را از خاطرم بيرون نمي كند
*
دلتنگم

بانوي غم
88.08.11

۱۶ نظر:

  1. هیچ کس نماند ...هیچ کس نخواند
    من عجیب دلتنگم .....
    یادها چنان بادی در سرزمین کوچک دل در گذرند اما هیچ پنجره ای باز نیست...
    من صدا زدم ....داد زدم......فریاد زدم.....
    اما... هیچ کس نماند ......هیچ کس نخواند
    خسته ام خسته تر از همیشه ......
    بیزارم بیزارتر از همیشه ...
    عجیبم و شاید عجیب تر از همیشه........

    تو کجایی ... تو که میگفتی: می خوانی ....می مانی...
    هنوز اناری که برای تو چیدم در دستم است
    بگو ...با من از ناگفته ها بگو....

    " ...


    انار در دستم خون گریه کرد اما باز تو جای دیگر را دیدی...
    من آواز خوان شبگردم که می خوانم
    ای... ای شب تو بدان که برای من، هیچ کس نماند ...هیچ کس نخواند


    اشکها شما یاری کنید.....
    که من عجیب دلتنگم/.

    پاسخ دادنحذف
  2. دلم گرفته
    دلم عجيب گرفته است ...

    دلتنگ نباش بانو
    :-)

    پاسخ دادنحذف
  3. چشمان من نيز سال هاست خيس باران است
    و خیس باران خواهد ماند

    پاسخ دادنحذف
  4. زمان گذشت بدون توجه به چیزهای کوچکی که کم هم نبودند .
    چیزهای کوچکی که می توانستند تحمل این زندگی ر آسان تر کنند .
    و من این را خیلی دیر فهمیدم ، ، ، خیلی دیر

    پاسخ دادنحذف
  5. یک عدد دلتنگی کاملا ً بارانی!

    پاسخ دادنحذف
  6. با این همه-ای قلب در به در!
    از یاد مبر
    که ما
    من و تو-
    عشق را رعایت کرده ایم,
    از یاد مبر
    که ما
    من و تو
    انسان را
    رعایت کرده ایم,
    خود اگر شاهکار خدا بود
    یا نبود

    (احمد شاملو)
    مسعود

    پاسخ دادنحذف
  7. وبلاگ پاک نویس فیلتر شد ...

    آخرین مطلب تحت فیلترینگ
    "13 آبان .. برای مادری سبز"

    www.paknewis.blogspot.com

    فیلتر شکن:
    http://darvazeshekan.co.cc
    www.shitzo.info

    پاسخ دادنحذف
  8. صدای باران باز می آید
    ببار ای باران که تو را به یادم میاره
    ببار ای باران شاید که برگرده
    باز باران در چشمانم مینشند
    و باز دتنگی ها را نشانم میدهد!

    پاسخ دادنحذف
  9. سعید (دانی):
    "اما من همچنان تو را مي پرستم!"....
    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ببخشید!!! کی رو میپرستی؟!!
    تکلیف مارو روشن کن.چیزی وجود داره که تو بپرستیش(پرستش واقعی)...بانوی بی اعتقاد...(شوخی)
    ----------------------------
    متن زیبا ، عکس زیبا ، ولی اعتقاد به پرستیدن زیباتر....

    پاسخ دادنحذف
  10. shadow
    همین حرف های مقطع و کوتاه
    سرانجام
    پنجره ها را باز میکند
    ...
    .
    .
    نبینم دلتنگیتو بانو

    پاسخ دادنحذف
  11. واقعا" با تمام وجود بهت حسودیم شد .
    چه زیباست پرستیدن در عین انکار
    خوشا به حالت که عاشقی قدر خودت رو بدون چون هرکسی عاشق نمیشه و هر کسی عاشق نیست .

    پروانه شمع شد و شمع شد پروانه
    آتش این میان ماند در دل کاشانه

    پاسخ دادنحذف
  12. كدام‌يك از ما اشتباه مي‌كنيم؟

    تو كه فراموش كرده‌اي كه خاطراتي را با من زيسته‌اي
    يا من كه هنوز به توهم پررنگ ديدن تو اصرار دارم؟

    پاسخ دادنحذف
  13. گریه کن گریه قشنگه گریه سهم دل تنگه



    یاد ی قشنگه که شیرینی بغضش رو حتی تجربه کنی
    اما اگه آزارت بده بهتره به نوعی فراموش بشه

    شاد باشی عسلک میس یو

    پاسخ دادنحذف
  14. تو اگر لب تر کنی
    دیر یا زود
    بارانی ام را می پوشم
    و به دیدن باران های تمام روزهای هفته از سال نیامده می روم
    به خاطر تو
    دیر یا زود
    آسمان را جواب می کنم ، دریا راخراب
    تو فقط لب تر کن

    سرکی به کلبه ی ما بزن

    پاسخ دادنحذف
  15. من هر شب پر می زنمتا اوجها تا کوهها
    تا قعر نور
    این کوچه ها سر می دهند شعر عبور
    یا رب بده جامی به من
    تا خود شوم دیوانه رقص و سرور
    ازادی فکرم کجا مهرم کجا جسمم کجا
    ناقوسها زنگ می زند این روح پر شورم کجا
    فردا شود روزی دگر شهری دگر زمزمه ی رودی دگر
    من تا به کی بیدار مانم تا سحر
    .
    .
    .
    YP

    پاسخ دادنحذف