۱۳۹۱ بهمن ۱۳, جمعه

دختری با طعم آبنبات


دیشب جنازه ی پنجاه و سومین آبنبات چوبی را
جایی در میان کتاب هایم رها کردم

نبودنت مرا به چه قتل هایی وا می دارد .
× بانوی غم ×
دی ماه 91
*
سعدی نوشت : هنوز  دیده به دیدارت آرزومند است
ولنتاین نوشت : ولنتاین ِ کوفتـــــ ی چقدر نزدیک ِ
بانو نوشت : من دارم عاشق ِ این فصل ِ سرد می شم یه جورایی 

۳ نظر:

  1. من دارم از سرما یخ می زنم تو عاشق این فصل سرد می شی؟؟؟ :D

    به آرزوی آبنباتیت رسیدی :))

    پاسخ دادنحذف

  2. فک کنم آبنباته زیادی سرده
    ولی تنهایی خوب گرم میکنه

    پاسخ دادنحذف