اين دقيقه هاي آخر به خواب رفتند
تا شايد
من و " تو " عاشقي كنيم
فصل اردي بهشت
اما
نه
بگذار من بخوابم و ساعت به جلو برود
...
آخرين دقايق از تتمه ي ارديبهشت 91
بانوي غم
-
بانو نوشت : نمي آد ديگه نوشتم ! تموم شد انگار ايده هام !!!!
حال روحي نوشت : يه جورايي نه خوبم نه بد ! دلم مي خواد بشينم و گريه كنم اما مجبورم اين لبخند كوفتي رو داشته باشم !
خرداد نوشت : ... باز اومدي ... دلم برات تنگ شده بود ... يه جورايي بدون بوي خون و آهنگ هاي خردادي و آدماي خردادي زندگي سخت مي شه !
تا شايد
من و " تو " عاشقي كنيم
فصل اردي بهشت
اما
نه
بگذار من بخوابم و ساعت به جلو برود
...
آخرين دقايق از تتمه ي ارديبهشت 91
بانوي غم
-
بانو نوشت : نمي آد ديگه نوشتم ! تموم شد انگار ايده هام !!!!
حال روحي نوشت : يه جورايي نه خوبم نه بد ! دلم مي خواد بشينم و گريه كنم اما مجبورم اين لبخند كوفتي رو داشته باشم !
خرداد نوشت : ... باز اومدي ... دلم برات تنگ شده بود ... يه جورايي بدون بوي خون و آهنگ هاي خردادي و آدماي خردادي زندگي سخت مي شه !
من همین نوشته های بدون ایده ات رو دوست دارم!!!
پاسخحذف