به سالگردي نزديگ مي شوم كه انگار بوي مرگ مي دهد ، بوي مدفون شدن
بوي تعفن
بوي رنگ پريدگي هاي غم
شايد حتي بوي اسهال خوني
امروز احساس مي كنم چقدر بينوا خواهم ماند ، چه بي تكيه گاه
و نخواهم بخشيد مسبب ِ اين تنهايي را
*
بانو نوشت : حالم خيلي بده ، كاش مي دونستم چي شده توي زندگيم چه خبره ، چي غلطه ! شايد اساسا آفرينشم غلطه !!
براي "تو" نوشت : دوستت دارم حتي اگر باور نكني
براي "او" نوشت : از " او" ، خاطراتت ، نامت ، يادت ، همه ي سلول سلول وجودت بيزارم
از زبان حلقه نوشت : من را ترك نكن بگذار زينت دستانت باشم
نصيحت نوشت: حتي گاهي آغوشي كه توشي باورت نداره
هيـــــــــــچ